چهار شمع به آرامی می سوختند، محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.اولین شمع گفت: « من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد. فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد. »
شمع دوم گفت: ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 6 | seogoodgirllll |
![]() |
2 | 92 | mohsenporali |
![]() |
1 | 133 | mohsenporali |
![]() |
1 | 72 | mohsenporali |
![]() |
1 | 575 | mohsenporali |
![]() |
1 | 260 | elhamrezaii1369 |
![]() |
0 | 25 | amir14364 |