loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

به ادامه مطلب برویددختر کوچولو به مهمان گفت : \"می خوای عروسکامو بیارم ببینی ؟!؟\" مهمان با مهربانی جواب داد : بله ... حتما .... دخترک دوید و همه ی عروسک ها رو آورد .... بعضی از اونا واقعا با نمک بودن .

آخرین ارسال های انجمن

داستان زیبای میترسم از آدم ها

naser بازدید : 1010 یکشنبه 20 مهر 1393 : 8:41 ق.ظ نظرات (0)

به ادامه مطلب بروید

دختر کوچولو به مهمان گفت :
"می خوای عروسکامو بیارم ببینی ؟!؟"
مهمان با مهربانی جواب داد :
بله ... حتما ....
دخترک دوید و همه ی عروسک ها رو آورد ....
بعضی از اونا واقعا با نمک بودن ....
ولی در بین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه هم بود
مهمان از دخترک پرسید :
کدومشونو بیشتر از همه دوست داری ... ؟!؟؟
و پیش خودش فکر کرد حتما اونی که از همه قشنگ تره ...!!!!!
اما خیلی تعجب کرد وقتی دید دخترک به عروسک تکه پاره ای ک یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت :
"اینو"
مهمان با کنجکاوی پرسید :
اینکه زیاد خوشکل نیست !!!!
دخترک جواب داد
"آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه .... اونوقت دلش می شکنه .... !!!!!"
میترسم از بعضی آدم ها
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻧد ، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ، ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ و نامهربانیﺷﺎﻥ را !
میترسم از آدم ها

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 90
  • تعداد اعضا : 2118
  • آی پی امروز : 434
  • آی پی دیروز : 266
  • بازدید امروز : 1,120
  • باردید دیروز : 443
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4,456
  • بازدید ماه : 4,456
  • بازدید سال : 303,013
  • بازدید کلی : 7,382,706