روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد .یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است . سطل را تمیز کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه های تازه و رسیده داد و گفت : " هر کس آن چیزی را با دیگری قسمت می کند که از آن بیشتر دارد .
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 6 | seogoodgirllll |
![]() |
2 | 93 | mohsenporali |
![]() |
1 | 134 | mohsenporali |
![]() |
1 | 73 | mohsenporali |
![]() |
1 | 576 | mohsenporali |
![]() |
1 | 260 | elhamrezaii1369 |
![]() |
0 | 25 | amir14364 |