ﺑﻌﺪ از اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎل ﺑﺎز ﻫﻢ ﺗﻮ را دﯾﺪم و ﻗﻠﺒﻢ ﻟﺮزید
ﺣﺲ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺑﻮد!
ﺣﺲ ﻟﯿﻮان ﺗﺮک ﺧﻮردﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﻣﯿﺸﻮد از ﭼﺎﯾﯽ داغ . . .
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اجرای پارتیشن اداری شیشه ای | 0 | 11 | seogoodgirllll |
خرید سرویس چوب | 2 | 97 | mohsenporali |
چهارچوب فلزی درب ضد سرقت | 1 | 137 | mohsenporali |
اجزاء تشکیل دهنده اسکلت فلزی | 1 | 77 | mohsenporali |
کشتی کج(آشنایی با کشتی کج) | 1 | 579 | mohsenporali |
درب ضد سرقت بهتر است یا انواع حفاظ های خانگی؟ | 1 | 264 | elhamrezaii1369 |
نمایندگی بوتان منطقه 4 | 0 | 29 | amir14364 |
ﺑﻌﺪ از اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎل ﺑﺎز ﻫﻢ ﺗﻮ را دﯾﺪم و ﻗﻠﺒﻢ ﻟﺮزید
ﺣﺲ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺑﻮد!
ﺣﺲ ﻟﯿﻮان ﺗﺮک ﺧﻮردﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﻣﯿﺸﻮد از ﭼﺎﯾﯽ داغ . . .
همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت . . .
به خودت نگیر رفیق !!!!!
سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم
بَـﻌﻀــے ﻭﻗــﺘﺎﻣَــﺠﺒﻮﺭے ﺗﻮ ﻓﻀــﺎے ﺑﻐﻀــﺖ ﺑـﺨﻨﺪے
ﺩﻟــﺖ ﺑﮕــﯿﺮﻩ ﻭﻟـــے ﺩﻟــﮕﯿـﺮے ﻧﮑُﻨـــے
ﺷــﺎﮐــے ﺑﺸــے ﻭَﻟـــے ﺷـﮑﺎﯾﺖ ﻧﮑـُﻨــــے
ﮔــﺮﯾﻪ ﮐـﻨــے ﺍﻣﺎ ﻧـﺬﺍﺭے ﺍﺷــﮑﺎﺕ ﭘﯿــﺪﺍ ﺷَــﻦ..
ﺧﯿﻠــــے ﭼــﯿﺰﺍ ﺭﻭ ﺑﺒــــــﯿﻨـــے ﻭﻟـــے ﻧﺪﯾﺪﺵ ﺑﮕﯿــﺮـے
ﺧﯿﻠـــے ﺣــﺮﻓﺎﺭﻭ ﺑﺸــﻨﻮے ﻭﻟـــے ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺑﮕــﯿﺮے !
ﺧﯿﻠــــے ﻫﺎ ﺩﻟــﺘﻮ ﺑﺸﮑﻨﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﻘــﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨـــــے ….!!!!
دریــــــا بـاش ولــی در ریـــــا نبــــاش...
دل به دلم که ندادی....... پابه پایم که نیامدی....... دست دردستم که نزاشتی.. سرم به سرم دیگر نزار که قولش را به بیابان داده ام..........
פֿـیلی בפּست בارم بـבانم!!
آنگاه که کاخ آرزوهای کسے را פּیران میکنے
آنگاه که شمع امیـב کسے را פֿـامـפּش میکنے
آنگاه که حتے گـפּشت رامیبنـבے تاصـבای פֿـرבشدن غرפּرش را نشنــפּے…
آنگاه که פֿـدارا میبینے פּ بنـבه ے פֿـבارا ناבیـבه میگیرے
میخواهم بـבانم دستانت را به سـפּے کـבام آسمان בراز میکنے
تا براے פֿـפּشبخے פֿـפּבت בعا کنے؟؟!!
من آن ابرم که میخواهد ببارد
دل تنگم هوتی گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمیداند کجا سر میگذارد . . .
*********************************
به ادامه مطلب بروید
انقدر از گذشته هام خستم
که میخوام آینده هامو ول کنم
انقدر غریبه دوروبرم هست حتی میترسم دردو دل کنم
لایک:اگه تنهاترین تنها شدی بازم خدا هست
***************************************
به ادامه مطلب بروید
کاش بدونی نبودنت، یا تا ابد ندیدنت، بهونه ای نیست برای از یاد بردنت
************
خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .
زندگی پرتو عصر است که در بزم وجود ، به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است . . .
بمون بگو چکار کنم ، دنیا پر از درد و غمه / تموم زندگیم توئی ، تو هم که اخمات تو همه !
همه دنبالت میگردن ، فکر میکنن گم شدی ، بگم تو قلب منی خیالشون راحت بشه !؟
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند ، تماشای تو زیباست اگر بگذارند
به من عاشق مسکین به حقارت منگر ، دل ما وسعت دریاست اگر بگذارند . . .
وقتی عشقت تنهات گذاشت ، شرمنده دلت باش که یک باره دیگه بهت اعتماد کرد .
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار تا که تنهاییت از دیدن آن جا بخورد و بداند که دل من با توست
بس که دیوار دلم کوتاه است ، به هوای هوسی هم که شده
دلم می خواست بهانه ای باشی برای فراموش کردن همه چیز
ای که مدتهاست با من نیستی ، رنجهایم را شنیدی باز هم ، غریبه
چه قدر حقیرند مردمانی که نه جرات دوست داشتن دارند و اراده دوست داشتن ، با این حال مدام شعر عاشقانه می خوانند .
تلاش برای فراموش کردن کسی که دوستش داری درست مثل این است که بخواهی کسی را که تا به حال ندیده ای به خاطر بیاوری .
هیچ می دونستی هر بار که تو پلک می زنی من نفس می کشم ؟ پس مواظب باش به کسی خیره نشی که من خفه می شم .
با چشمان تو مرا به الماس ستارگان آسمان نیازی نیست
در صفحه شطرنج زندگیم تمام مهره هایم مات مهربانیت شد و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم تا بگویم شاه دلم دوستت دارم .
زندگی آب راههای است به نام وفا... ميريزد به جويی به نام صفا... ميرود به رودی به نام عشق... ميرسد به دريايی به نام وداع...
تعداد صفحات : 2