به ادامه مطلب بروید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اجرای پارتیشن اداری شیشه ای | 0 | 11 | seogoodgirllll |
خرید سرویس چوب | 2 | 97 | mohsenporali |
چهارچوب فلزی درب ضد سرقت | 1 | 138 | mohsenporali |
اجزاء تشکیل دهنده اسکلت فلزی | 1 | 77 | mohsenporali |
کشتی کج(آشنایی با کشتی کج) | 1 | 580 | mohsenporali |
درب ضد سرقت بهتر است یا انواع حفاظ های خانگی؟ | 1 | 265 | elhamrezaii1369 |
نمایندگی بوتان منطقه 4 | 0 | 29 | amir14364 |
به ادامه مطلب بروید
روزي شيوانا در مدرسه درس اراده و نيت را مي گفت. ناگهان يکي از شاگردان مدرسه که بسيار ذوق زده شده بود از جا برخاست و گفت: من مي خواهم ده روز ديگر در کنار باغ مدرسه يک کلبه براي خودم بسازم. من تمام تلاش خودم را به خرج خواهم داد و اگر حرف شما درباره نيروي اراده درست باشد بايد تا ده روز ديگر کلبه من آماده شود!
پیرمردی صبح زود از خانهاش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد میشدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیل را پرسیدند.
پیرمرد گفت...
پيرمردي تنها در يکی از روستاهای آمريکا زندگي مي کرد . او مي خواست مزرعه سيب زميني اش را شخم بزند اما اين کار خيلي سختي بود. تنها پسرش بود که مي توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
پيرمرد نامه اي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد :
مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. بادیه نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد.
یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد.