ای خاکِ درِ تو تاجِ سرها زهرا وی قبر تو مخفی ز نظرها زهرا
تا باب شفاعت تو باز است چه غم؟ گر بسته شود تمام درها زهرا
گُل بوته باغ مصطفی زهرا بود آلاله داغ مرتضی زهرا بود
خورشیدِ بلندْ در شبستان وجود سرچشمه رحمت خدا زهرا بود
آن روز که پهلوی تو از کینه شکست دل های مُحبّان تو در سینه شکست
تصویر تو را دِل علی آینه بود اندوه تو سنگی شد و آیینه شکست
دریغ آن زهره زهرا کجا رفت؟ دریغ آن بضعه طاها کجا رفت؟
روم پرسم من از شب زنده داران که زهرا نیمه شب تنها کجا رفت